تلاش برای کسب مشروعیت با جعل تاریخ
اما نکته دیگری که در بحث کمیته صیانت از آرا باید به آن توجه شود ادعایی است که محتشمیپور آن را مطرح میکرد و سعی داشت تشکیل چنین کمیتهای را از ابتکارات امام خمینی (ره) معرفی کند. چنانچه در مصاحبهای گفت: «زمانی که وزیر کشور بودم، شورای نگهبان تصمیم گرفته بود آرای بیش از 100 صندوق را در تهران باطل اعلام کند. من از این کار جلوگیری کردم و طبق فرمان امام کمیتهای پنج نفره متشکل از یک نماینده شخص امام، دو نماینده وزیر کشور و دو نماینده شورای نگهبان به عنوان کمیته صیانت از آرا، بر سلامت انتخابات نظارت کردند.»
به هر حال در اینکه در دوره سوم انتخابات مجلس، کمیتهای برای صیانت از آرای مردم به دستور امام خمینی (ره) تشکیل شد، تردیدی نیست اما آن کمیته با آنچه دوم خردادیها در انتخابات 1388 تشکیل دادند، تفاوت فاحش دارد. چنانچه محتشمیپور نیز در مصاحبهاش به دو مورد از آن تفاوتها اشاره کرده است و اذعان دارد که اختلاف در آن دوره، میان دو نهاد مسئول در انتخابات بود؛ یعنی بین وزارت کشور به عنوان مجری انتخابات و شورای نگهبان به عنوان ناظر انتخابات. و دیگر آنکه کمیته صیانت از آرایی که در زمان امام (ره) تشکیل شد، بعد از انتخابات شکل گرفت. در حالی که کمیته صیانت از آرای جبهه اصلاحات چند ماه پیش از انتخابات 22 خرداد 88 تشکیل شد! ضمن آنکه اصلاً اختلافی میان نهادهای مسئول در انتخابات دیده نمیشد که نیازی به تشکیل کمیته صیانت از آرا باشد.
کمیته صیانت از آرا و ارتباط آن باسازمان سیا و خانه آزادی
در آخر باید به نکته قابل تأملی درخصوص طراحی و اجرای سناریوی کمیته صیانت از آرا و ارتباط معنی دار آن با توصیههای راهبردیسازمان سیا و خانه آزادی به گروههای سیاسی داخل کشور در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دهم، اشاره شود.
در واقع «خانه آزادی» بنیاد سیاسی وابسته بهسازمان جاسوسی امریکا (سیا)، با انتشار دستورالعملی، توصیههای سازمان سیا را برای صیانت از سلامت انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در ایران منتشر ساخت.
در مطلبی که «دانیل کالینگرت» عضو رسمیسازمان جاسوسی امریکا (سیا) و معاون مدیریت برنامههای خانه آزادی با عنوان «انتخابات مهندسی شده و راههای مقابله با آن» منتشر کرد، به موفقیت شیوههای اعمال شدهسازمان سیا در مسیر انقلابهای مخملین اشاره و تأکید میکند: «افشای اعمال کنترل در انتخابات در سرنگونی حاکمان دیکتاتور صربستان در سال 2000، در گرجستان در جریان انقلاب سرخ سال 2003، در اوکراین در جریان انقلاب نارنجی سال 2004 و در قرقیزستان در انقلاب لاله سال 2005، مؤثر واقع شد.»
وی شورای نگهبان که برابر اصل 99 قانون اساسی و ماده 8 انتخابات ریاست جمهوری تنها مرجع صلاحیتدار نظارت بر انتخابات است را مانع اصلی قلمداد کرده و توصیههایی را برای مخدوش کردن قانون و اصول آن و عبور از شورای نگهبان ارائه میکند.
در مجموع میتوان اصل حرکت کمیته صیانت از آرا را در دو مورد خلاصه کرد:
1- شکلگیری با هدف اصلی مقابله با نهادهای نظارتی نظام و زیر سؤال بردن شورای نگهبان
2- زیر سؤال بردن انتخابات از طریق طرح موارد عینی تخلف (که هیچ کدام از آنها اثبات نشده است) با هدف کلی جنگ روانی علیه نظام و مردود دانستن انتخابات
بنابراین کمیته صیانت از آرا یک طرح پیچیده بود که اگرچه تظاهر به قانون و صیانت از آرای مردم میکرد، اما در اصل یک کمیته هماهنگسازی عملیات روانی علیه نظام و دولت نهم تلقی میشود. توجه به عدم قانونی بودن این کمیته، عدم مشروع دانستن راههای قانونی توسط آن، ایجاد جنگ روانی و سیاهنمایی علیه نظام و انتخابات و... اثبات کننده این مسئله است.
با این اوصاف امروز بر همگان روشن شده است که اگرچه شورای نگهبان تشکیل کمیته صیانت از آرا را غیرقانونی اعلام نمود، لکن این کمیته با صدور بیانیههای مکرر قبل و پس از برگزاری انتخابات، نقش عمدهای را در صحنه آرایی رخدادهای تلخ انتخابات دهم ایفا کرد. این بیانیهها که با امضای «محتشمی» منتشر میشد، ضمن تشکیک و تردید در سلامت انتخابات و ادعای تقلب در آن، با صراحت ابطال انتخابات را خواستار شد و با موج آفرینیها به آشوبها دامن زد.
نماینده تام الاختیار
در میان اعضای اصلی آن هم سخنی از آقای هاشمی رفسنجانی نبود و تنها از علی اکبر محتشمیپور به عنوان نماینده میرحسین موسوی و مرتضی الویری به عنوان نماینده مهدی کروبی و چند تن دیگر از اصلاحطلبان نام برده میشد اما بر پایه خبری که همان زمان رسانهای شد، رئیس مجمع تشخیص در آن یک نماینده تامالاختیار داشت.
بر این اساس مهدیهاشمی از طرف پدر در جلسهای که در خصوص بررسی وضعیت نامزدها و فضای انتخاباتی برگزار شده حضور یافت. او در این جلسه که میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محمد خاتمی نیز در آن حضور داشتند، به عنوان نماینده تامالاختیارهاشمی رفسنجانی به عضویت «کمیته مشترک صیانت از آرا» در آمد.
به موازات انتشار این خبرها، سران اصلاحات هم ضمن شبهه پراکنی درباره صحت انتخابات، حتی از لزوم حمایت ناظران و مجریان انتخابات از این کمیته غیرقانونی سخن گفتند.
حسین کاشفی، سخنگوی جبهه مشارکت ایران اسلامی در این باره، خواستار حمایت شورای نگهبان از تشکیل کمیته صیانت از آرا شد و دلیل آن را همانند آقای هاشمی، «اعتمادسازی» دانست.
چند روز پس از آن، نخستین جلسه سراسری کمیته مذکور در تهران برگزار شد. حاجی، دبیر اجرایی کمیته صیانت از آرا پس از این جلسه خبر داد که «برنامههای این کمیته به نمایندگان استانها اعلام شده است.»
جالب اینکه محافل بیگانه که همیشه مردم را به تحریم انتخابات فراخوانده بودند این بار، ضمن تشویق آنان به حمایت از کاندیداهای رقیب دکتر احمدینژاد، بویژه میرحسین موسوی، از تشکیل و فعالیت کمیته مذکور بشدت حمایت میکردند.
رئیس مجمع تشخیص هم که بنا به مصلحتهایی از ورود آشکار به صحنه انتخابات خودداری کرده بود، سعی میکرد که با لوازم و امکاناتی که در اختیار دارد، موانع پیش روی فعالیت این کمیته را هموار کند و به آن مشروعیت ببخشد.
آخرین تریبون
آخرین تریبونی که در این باره مورد بهرهبرداری آقای هاشمی قرار گرفت، نمازجمعه اول خرداد ماه بود.
وی رویکرد رسانه ملی را که همسو با مواضع وی نبود، غیرمنصفانه خواند و آن را زمینهای برای توجیه تردیدآفرینی درباره انتخابات قرار داد: «صدا و سیما نیز از این به بعد سعی کند که در این دوره 20 روزه منصفانه و بدون جانبداری به وظیفه خود عمل کند تا مردم مطمئن بشوند که تبلیغات مسمومی که بیان میکند آرایتان را میبرد از بین برود.»
همزمان با انتشار نظرسنجیهای مختلف دیگری که حاکی از وضعیت نامناسب کاندیداهای رقیب دکتر احمدینژاد بود، القای شبهه درباره سلامت انتخابات نیز از سوی سران و احزاب افراطی اصلاح طلب از یک سو و محافل غربی و صهیونیستی از سوی دیگر، شدت بیشتری گرفت.
به عنوان نمونه علاوه بر رسانههایی چون بیبی سی، مؤسسه چتمهاوس لندن و مؤسسه مطالعات ایران در اسکاتلند در گزارش مشترکی ادعای احتمال دستکاری آرا در انتخابات 22 خرداد را مطرح کردند.
آنچنان که گزارشها حکایت میکرد، قرار بود مأموریت اصلی کمیته صیانت از آرا «پس از انتخابات» و در صورت شکست کاندیداهای اصلاحطلب آغاز شود اما نظرسنجیهای مختلف، زمان مأموریت آن را به جلو انداخته بود.
این محافل در عین حال از تحقق نتیجه مطلوب در انتخابات هم ناامید نبودند و کارساز شدن تخریب و متهم کردن رقیب را محتمل میدانستند. در واقع هرگز سعی نمیشد که اعتبار انتخابات به صورت مطلق زیر سؤال برده شود.
در پاسخ به موج بزرگ شبههافکنیهای مورد اشاره بود که آیتالله جنتی در آخرین نماز جمعه پیش از انتخابات در روز 15 خرداد، با اشاره به تبلیغات محافل بیگانه خاطر نشان کرد: اینها یاوهگوییهایی است که با هدف دلسرد کردن ملت ایران مطرح میشود اما شورای نگهبان با نظارت قوی و قدرتمند در صحنه است و من به شما قول میدهم وظیفه شورای نگهبان در حفاظت از آرا به خوبی صورت خواهد گرفت و همه میدانند که شورای نگهبان نه حزبی دارد و نه منافعی و فقط به یک وظیفه الهی در مسیر خط امام و رهبری میاندیشید.
البته یک روز پیش از آن، رهبر انقلاب اسلامی در بیستمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) با اشاره به تلاش چند ماهه رسانههای بیگانه برای مخدوش جلوه دادن انتخابات ریاست جمهوری، تأکید کرده بودند: دشمنان ملت،گاه انتخابات ایران را انتصابات میخوانند وگاه میگویند رقابت نامزدها بازی کنترل شده درون حکومت است و انتخابات حتماً با تقلب همراه خواهد بود که البته هدف همه این تلاشها، ضربه زدن به مردم سالاری دینی و جلوگیری از مشارکت قوی مردم در انتخابات است.
حضرت آیتالله خامنهای ملت ایران را ملتی عزیز، باهوش، بیدار و آزموده شده خواندند و افزودند: دشمن درصدد است با القای ناامیدی در مردم، نظام را از پشتوانه مستحکم خود یعنی آرای مردمی محروم کند و با کمال تأسف در داخل نیز افرادی از روی غفلت همان حرفهای دشمن را تکرار و عملاً به تحقق اهداف دشمن کمک میکنند که باید به حال آنها حقیقتاً تأسف خورد.
ایشان تعیین مسئولان مختلف نظام را از افتخارات ملت ایران دانستند و تأکید کردند: بیگانگان درصددند این افتخار و سرافرازی را از ملت بگیرند اما هرکس به استحکام نظام و به اسلام و ملت ایران علاقهمند است عقلاً و شرعاً بر او واجب است که در انتخابات شرکت کند.
اصرار طراحان و سران کمیته صیانت از آرا در تخطئه سلامت انتخابات اما، همچنان ادامه یافت تا تردیدی در این موضوع باقی نماند که در صورت رویگردانی مجدد مردم از جریان مخالف دکتر احمدینژاد، این جریان علاوه بر ایجاد راه گریزی برای فرار از شکست، پیروز انتخابات را متهم به تقلب میکند.
در همین راستا، در روز 19 خرداد ماه و درست سه روز پیش از انتخابات، محتشمیپور و الویری رؤسای کمیته صیانت از آرای ستاد میرحسین موسوی و مهدی کروبی در نامه مشترکی به دبیر شورای نگهبان، از آنچه «تخلفات گسترده در انتخابات» نامیدند، ابراز نگرانی کردند.
بریزند در خیابانها
آقای هاشمی رفسنجانی هم که از سوی رئیس جمهور، «صحنه گردان اصلی» انتخابات لقب گرفته بود، حتی در روز انتخابات هم آخرین تیرش را پس از نوشتن نامه جنجالیاش به رهبر انقلاب، به سمت مجریان انتخابات شلیک و سعی کرد که سلامت انتخابات را مخدوش کند: «بسیار مهم است که این انتخابات به گونهای برگزار شود که هیچ کس نتواند شبههافکنی کند و همه بپذیرند آنچه که از صندوق بیرون میآید همان باشد که مردم رأی دادند.»
«عفت مرعشی»، همسر وی نیز صبح روز جمعه پس از انداختن رأی خود در صندوق حسینیه شماره یک جماران ناخشنودی خود از احتمال پیروزی احمدینژاد را چنین بیان کرد: «امیدواریم احمدینژاد و دوستان خوارجش از مردم پاسخ خود را دریافت کنند.»
خانم مرعشی همچنین با تأیید سخنان همسرش در پیشبینی آغاز ناآرامیها، گفت، در صورتی که میرحسین موسوی رئیس جمهور نشود و شائبه تقلب پیش آید مردم به خیابانها میآیند و اعتراض خواهند کرد.
به موازات سخنان اعضای خانواده هاشمی، شخصیتهای اصلاح طلب هم مدعی پیروزی میرحسین موسوی شدند.
محمد نعیمیپور از اعضای شورای مرکزی جبهه مشارکت و مدیر مسئول روزنامه یاس نو در گفتوگویی با سایت نوروز اعلام کرد: «اگر امدادهای غیبی به یاری احمدینژاد نیایند در همین دور اول آقای موسوی رئیسجمهور ایران خواهد شد.»
این سخنان در شرایطی بیان میشد که گزارشها حاکی از وضعیت نامناسب آقای موسوی در اکثر حوزههای رأیگیری بود.
به همین دلیل بود که سایتهای حامی وی قبل از آغاز رأیگیری میرحسین را با 30 میلیون رأی پیروز قطعی انتخابات نامیدند اما موسوی پس از نامساعد دیدن اوضاع، دست به قلم شد و در روز انتخابات با نوشتن نامهای اعتراضی به رهبر معظم انقلاب، احتمال تخلف در انتخابات را مطرح کرد.
وی که پیشتر توزیع «سهام عدالت» و «سفرهای استانی» رئیسجمهور را دلیلی بر تخلف و صحت ادعای خود میدانست، در اقدامی عجیب در شب انتخابات و در حالی که رأیگیری در بسیاری از حوزهها همچنان ادامه داشت، مدعی پیروزی خود در انتخابات شد.
کار به همین جا ختم نشد. چنانکه موسوی در ساعت 11 شب 22 خرداد اسم رمز آشوب را با جمع کردن خبرنگاران داخلی اعلام کرد. وی در حالی که همچنان مدعی تقلب در انتخابات بود گفت که بر اساس گزارشهایی که از نیروهایش در حوزههای رأیگیری به او رسیده، با فاصله زیاد پیروز قطعی انتخابات است.
از همین جا بود که پروژه تقلبی که حدود 8 ماه پیش و از تریبون نماز جمعه توسط آقای هاشمی کلید خورده بود، وارد فاز عملیاتی شد و در کمتر از 12 ساعت با کمک بیانیهای که میرحسین موسوی منتشر کرد، منجر به آغاز آشوبهای پرهزینهای در پایتخت کشور شد.
در واقع در انتخابات 22 خردادماه که ایران اسلامی شاهد حضور قریب به 40 میلیون ایرانی در پای صندوقهای رأی و «یک انتخابات بیسابقه» در دنیا بود، عدم تمکین مدعیان دموکراسی و قانون گرایی در برابر اراده و انتخاب اکثریت مردم، این حماسه بینظیر را در ذائقه ملت تلخ نمود.
پس از بیانیههای میرحسین موسوی و مهدی کروبی با محور زیر سؤال بردن نتیجه انتخابات، راهپیماییهای غیرقانونی در خیابانهای پایتخت به دعوت کاندیداهای اصلاح طلب شکست خورده در انتخابات برگزار شد.
سازمان مجاهدین انقلاب در 24 خردادماه و در بیانیهای همانند میرحسین نتیجه انتخابات را «مهندسی آرا و کودتایی نرم علیه مردم سالاری» نامید و از ادامه اعتراضات حمایت کرد.
با این حال، وزارت کشور و شورای نگهبان با استناد به مدارک موجود انتخابات ریاست جمهوری دهم را از سالمترین انتخاباتها خواندند.
البته تأیید صحت انتخابات پس از آن صورت گرفت که هر کدام از نامزدها دهها هزار نماینده در پای صندوقهای رأیگیری داشتند و شورای نگهبان هم از نمایندگان نامزدها برای حضور در محل این شورا و نظارت بر جریان انتخابات و نحوه تجمیع آرا دعوت کرده بود که همه به سلامت انتخابات اذعان داشتند.
شورای نگهبان در روز 25 خرداد ماه با وجود فقدان وظیفه با دعوت از نامزدهای معترض، آمادگی خود را برای استماع اظهارات و دریافت اسناد و مدارک آنان جهت فراهم آمدن امکان بررسی و رسیدگی بهتر و بیشتر اعلام کرد.
در همین روز، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار میرحسین موسوی با ایشان، بر پیگیری مسائل از طریق مراجع قانونی تأکید کردند.
با این حال، موسوی بدون توجه به این موضوع، خبر داده بود که در تظاهرات غیرقانونی روز 25 خرداد حاضر خواهد شد.
رهبر معظم انقلاب فردای آن روز هم، در دیدار نمایندگان ستادهای چهار نامزد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ضمن استماع اظهارات آنان، با تأکید بر اینکه اشکالات به انتخابات باید از مجاری قانونی پیگیری شود، خاطرنشان کردند: این اشکالات حتماً باید رسیدگی شود و من از شورای محترم نگهبان و وزارت کشور میخواهم اشکالات مطرح شده دقیقاً بررسی شود تا شبههای باقی نماند.
از سوی دیگر وزارت کشور هم مرتباً اسناد مختلف و آمار و ارقام مربوط به استانها، شهرستانها و حتی حوزههای رأیگیری را برای شفاف سازی منتشر میکرد.
اما تأکید بر ادامه اعتراضات خیابانی و آنچه ابطال انتخابات خوانده میشد، تنها پاسخ کاندیداهای معترض به رأی مردم و دعوت مسئولان به قانون بود.
از این رو، غیر از محسن رضایی، هیچ یک از کاندیداهای اصلاح طلب به دعوت شورای نگهبان برای جلسه روز 30 خرداد پاسخ مثبت نداد که پس از بازشماری آرای برخی از حوزههای مورد نظر آقای رضایی و عدم وجود مغایرت در آنها، وی به صحت انتخابات اطمینان یافت و از ادامه پیگیریها انصراف داد.
عدم همکاری با شورای نگهبان
با این حال شورای نگهبان با موافقت رهبر معظم انقلاب، زمان رسیدگی به شکایات انتخاباتی را از روز سوم تیرماه به مدت 5 روز دیگر تمدید کرد تا فرصت دوبارهای در اختیار میرحسین و مهدی کروبی برای ارائه اسنادی در تأیید ادعایشان قرار دهد.
این شورا همچنین هیأت ویژهای برای بررسی اعتراضات تشکیل داد که با عدم همکاری سران اصلاحات مواجه شد.
در آخرین روز از مهلت تمدید شده برای رسیدگی به شکایات هم، شورای نگهبان در برابر دوربینهای رسانه ملی و حدود 300 نفر از نمایندگان نامزدها، 10 درصد از کل صندوقهای اخذ رأی را بازشماری کرد که تخلف قابل ذکری در آنها دیده نشد.
این تلاشها البته باعث نشد که سران اصلاحات ادعاهای خود را از راه قانونی پیگیری و سندی ارائه کنند و همچنان هواداران خود را به ایجاد ناآرامی در خیابانها تحریک میکردند. نقش آفرینی محافل بیگانه و دشمنان جمهوری اسلامی در خطدهی به آشوبها هم علنی شده بود.
شاید به همین دلیل یود که رهبر معظم انقلاب در دیدار نمایندگان چهار نامزد انتخابات تأکید کردند: اگر نتایج انتخابات غیر از این هم میشد، قطعاً چنین حوادثی پیش میآمد.
آقای هاشمی هم با وجود گذشت چندین روز از برگزاری انتخابات، همچنان ترجیح داد که ناظر ناآرامیهایی باشد که اظهارات وی در ایجاد آنان تأثیرگذار بوده است.
او حتی کوشید که همانند استفادهای که تاکنون از تریبون نماز جمعه برده بود، از نماز جمعه روز 26 تیرماه هم به سود سران اصلاحات و حامیانشان بهرهبرداری کند.
به همین دلیل بود که آیتالله جنتی، چندی بعد و در نماز جمعه نهم مردادماه، با اشاره به برخی نقلقولها در سال پیش از انتخابات در خصوص شبهه تقلب اظهار داشت: وقتی من این نقل قولها را شنیدم احساس خطر کردم و فهمیدم چه نقشهای برای انتخابات کشیدهاند.
وی انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری در سال 84 را مورد توجه قرار داد و اظهار داشت: این توطئهها از همان چهار سال قبل وقتی که برخی در رقابت شکست خوردند شروع شد چراکه آنها نتوانستند یک فرد جوان مثل آقای احمدینژاد را تحمل کنند و اختلاف هفت میلیونی را ببینند و این بود که از همان وقت این موضوع در فکرشان بود که انتقام بگیرند و نگذارند این اتفاق دوباره تکرار شود.
دبیر شورای نگهبان ادامه داد: از خارج کشور مرتب بحث تقلب در انتخابات مطرح شد و عدهای نیز در داخل این موضوع را دنبال کردند که حتی مقام معظم رهبری در ابتدای سال نیز به این شبهات پاسخ داد.
وی با اشاره تلویحی به سخنان همسر آقای هاشمی خاطرنشان کرد: یکی از اشخاص نیز در هنگام رأی دادن وقتی رأی خود را به صندوق انداخت به مردم گفت که به چه کسی رأی داده است و ادامه داد امیدوارم در انتخابات تقلب نشود و اگر تقلب صورت نگیرد فلان کاندیدا رئیسجمهور خواهد شد وگرنه مردم باید به خیابانها بیایند و اعتراض کنند.
خطیب موقت نماز جمعه تهران با بیان اینکه این مسائل نشان میدهد حوادث بعد انتخابات از پیش طراحی شده است، افزود: تمام راهکارهای این موضوع نیز از سوی آنها پیشبینی شده بود.
اما اشاره دبیر شورای نگهبان درباره آغاز توطئهها از سال 84، معطوف به طرح ادعای تقلب در انتخابات ریاست جمهوری نهم بود.
در این انتخابات هم، آقای هاشمی مدعی اصلی تقلب در انتخابات بود. البته مهدی کروبی نیز با طرح موضوع جالب «خواب اصحاب کهف» همان ادعای رئیس مجمع تشخیص را مطرح کرد.
اما از آنجاییکه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری نهم بر عهده دولت سید محمد خاتمی بود، وی چندان بر این ادعا اصرار نکرد.
البته در شرایطی که دولت اصلاحات حامی جدی آقای هاشمی در انتخابات بود، موسوی لاری، وزیر وقت کشور، نتوانست در برابر ادعای تقلب سکوت کند. از این رو اعلام کرد که انتخابات نهم بدون هیچ مشکلی و «کاملاً سالم» برگزار شده است.
آنچنان که غلامحسین الهام، عضو حقوقدان شورای نگهبان، میگوید، آقای هاشمی رفسنجانی در جریان انتخابات دوم خرداد 76 هم گفت که از تقلب در انتخابات نگران است و به جامعه القا کرد که اگر شخص دیگری غیر از خاتمی رأی بیاورد در انتخابات تقلب شده است.
آنچنان که محمدرضا میرتاجالدینی، معاون پارلمانی رئیسجمهور میگوید تلاش آقای هاشمی برای القای تقلب در آن انتخابات هم از تریبون نماز جمعه صورت گرفت و وی در نماز جمعه 2 خرداد سال 76 سخنانی در مورد تقلب در انتخابات را به نفع کاندیدای مورد حمایت خود که خاتمی بود، بیان کرد.
آنچنان که دکتر الهام میگوید، آقای هاشمی در تشکیل کمیته صیانت از آرا نیز سابقهای طولانی دارد چرا که وی «در انتخابات اخیر مجلس خبرگان تجربهای در بحث صیانت از آرا داشت و در انتخابات ریاست جمهوری برخی از تجربه ایشان استفاده کردند.»
به گفته دکتر الهام برخلاف انتخابات مجلس و ریاست جمهوری، در انتخابات مجلس خبرگان، نظارت نامزدها را بر صندوقهای اخذ رأی نداشتیم؛ با این حال آقای هاشمی چنین مطالبهای از شورای نگهبان داشتند و اعتراض نموده و فشارهایی هم بود که فقهای شورای نگهبان به خاطر مصلحت آئین نامه را تغییر دادند و حضور نمایندگان نامزدها در انتخابات مجلس خبرگان، پیشبینی شد.
عضو شورای نگهبان، با اشاره به اینکه دختر آقای هاشمی نماینده ایشان در آن انتخابات شد، خاطرنشان کرد: شبکهای از ناظران را سازماندهی کردند که به عنوان نماینده آقای هاشمی پای صندوقهای اخذ رأی حضور داشته باشند که آقای هاشمی از این تشکیلات تحت عنوان کمیته صیانت از آرا یا چیزی به این مضمون نام برد و گفت که این یک تجربه بود و این تجربه در انتخابات خبرگان که آقای هاشمی هم کاندیدا بودند، موفق بود؛ لذا آقای موسوی هم در انتخابات ریاست جمهوری از پسر آقای هاشمی برای تشکیل کمیته صیانت از آرا استفاده کرد.
وی با اشاره به طرح تشکیل کمیته صیانت از آرا از سوی هاشمی رفسنجانی در انتخابات اخیر گفت: این کمیته برای تشکیل قدرت موازی در کشور و فشار بر نظام اسلامی تشکیل شده بود و از همان ابتدا اندیشه اغتشاش و اعتراض به نتیجه انتخابات در ذهن آنها شکل گرفته بود.
عضو حقوقدان شورای نگهبان در ادامه بیان داشت: پس از انجام مناظرههای انتخاباتی و پس از آنکه شکست در انتخابات برای جریان اصلاحطلب مسجل شده بود، خاندان هاشمی تهدید و فتنه علیه نظام را کلید زدند.
نامه جنجالی و بدون سلام رئیس مجمع تشخیص به رهبر معظم انقلاب و پیش بینی آشوبها، سکوت چند هفتهای وی در قبال اغتشاشاتی که به بهانه تقلب صورت گرفت، صحنه گردانی مهدی هاشمی در پروژه تقلب، مواضعی که در حمایت از مدعیان تقلب اتخاذ کرد و دیدارهای وی با سران این جریان، همگی حاکی از نقش غیر قابل انکاری است که می توان برای هاشمی رفسنجانی در القاء پروژه تقلب قائل بود